یک پژوهشگر با بیان اینکه در جهان سکولار پدران قطعیت بیولوژیک را در ارتباط با فرزند خود ندارند، گفت: در این شرایط بار سنگین والدیگری بر دوش زن تحمیل میشود.
یک پژوهشگر با بیان اینکه در جهان سکولار پدران قطعیت بیولوژیک را در ارتباط با فرزند خود ندارند، گفت: در این شرایط بار سنگین والدیگری بر دوش زن تحمیل میشود.
به گزارش ایسنا، فریبا علاسوند در نخستین نشست «بررسی اهمیت و جایگاه خانواده از منظر ادیان توحیدی» که به همت مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در پارک پردیسان برگزار شد، افزود: هیچ گاه زن نمیتواند فرزند خود را انکار کند، چرا که 9 ماه او را به همراه خود حمل میکند، اما مرد این قطعیت بیولوژیک را در ارتباط با فرزند خود ندارد، بنابراین در جهان سکولار میتواند او را نفی کند. این در حالی است که هر کوششی در جهت نفی ارتباط بین پدر و فرزند به پرورش نفی ریشه منتهی میشود.
وی با اشاره به ادیان توحیدی گفت: در ادیان توحیدی بر ازدواج با افراد غیرمحرم و به وجود آمدن نسلی پاک تاکید میشود و در همه آنها مفهوم حرامزادگی وجود دارد. تمام بدبختیهای زنان به این بخش مربوط است که خدمات غریزی و شهوانی به مرد بدهند، بدون آنکه مرد هیچ تعهدی به کودک متولد شده داشته باشد.
این پژوهشگر تاکید کرد: ادیان مذهبی بر تولید مثل از طریق دو فرد ناهم جنس تاکید دارند و همجنسگرایی را درست نمیدانند.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: یک فرد برای آنکه مذهبی به شمار آید، باید به ارزشهای مذهبی پایبند باشد، این در حالیست که امروزه جهان مذهبی بیش از پیش دچار فرسایش در جهان سکولار شده است و در این شرایط مذهبی ماندن دشوار است. نهادهای اقتصادی و آموزشی در جهت تحقق نظم نوین جهانی و فرهنگ یکپارچه عمل میکنند و هویت مذهبی مانع تحقق آنها به شمار میآید.
وی در ادامه گفت: بالغ بر سه میلیارد نفر در جهان هویت مذهبی دارند که این رقم بسیار بزرگ است، اما جمعیت افراد خداباور بیش از آنهاست. این گروه در چنبره جهان غیرمذهبی به سختی به عنوان یک انسان مذهبی ایفای نقش میکنند.
این پژوهشگر تاکید کرد: به جای تاکید بر اختلافات، باید به نقاط اشتراک بپردازیم.
علاسوند با بیان اینکه ادیان ابراهیمی، پایههای نظری استواری نسبت به خانواده دارند، اظهار کرد: این ادیان در پنج اصل خانواده، وحدت در جایگاه ارزشی، تفاوتهای بین زن و مرد، تولید مثل و قداست، اشتراک نظری دارند.
علاسوند با بیان اینکه نقاط مشترک ادیان ابراهیمی درباره خانواده بسیار زیاد است، گفت: آیات زیادی درباره سعادت وجود دارد که شامل زن و مرد میشود. البته وقتی که میگوییم زن و مرد در جایگاه ارزشی برابر هستند به معنای برابری آنان در همه حقوق و تکالیف نیست.
وی درباره اصل تفاوتهای بین زن و مرد، گفت: این اصل یکی از پایههای مکمل بودن زن و مرد است. مکمل بودن این دو جنس بر مبنای اصل تفاوت آنها است. این در حالی است که تفکر فمنیستی، تفاوتهای زن و مرد را بیشتر هدف قرار گرفته است.
علاسوند افزود: تا قبل از دهه 80 فمنیستها ادعا میکردند که تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد، اما از دهه 80 به بعد اظهار کردند که تفاوت بین این دو جنس وجود دارد ولی بیاهمیت است و برای اشاعه این تفکر، برنامههای متعددی ساختند.
این پژوهشگر با اشاره به اصل تولید مثل، اظهار کرد: تولید مثل، هدف طبیعت در ازدواج است. ازدواج برای زن و مرد یک گنجینه اخلاقی در پی دارد و آنان با ازدواج، عطوفتر و صبورتر میشوند. علاوه بر آن آرامش و بهرهوری اقتصادی آنها افزایش مییابد.
وی درباره اصل قداست ازدواج اظهار کرد: در بسیاری از ذخیرههای معنوی مربوط به خانواده اصل قداست مطرح میشود. امروزه در جامعه شناسی مدرن این بحث مطرح است که به خانواده دیدگاه پست مدرن داشته باشیم، به گونهای که هر خانوادهای را به رسمیت بشناسیم. مانند چند مرد در خانه، چند زن در خانه و ....
علاسوند تاکید کرد: قداست، اصلی قطعی است که بین دو ناهمجنس که به صورت قانونی با هم ازدواج کردهاند به وجود میآید. اصل قداست خانواده به ما آموزش میدهد که زنان و مردان را برای زنانگی و مردانگی مهیا کنیم. دخترها و پسرها، تفاوتها و البتهها برابریهایی دارند، اما اگر این موارد را نادیده بگیریم، جهان را دچار به هم ریختگی میکنیم.