من در کار مسکن با مردان زیادی همکاری دارم و این دلیلی نمیشود که به یکدیگر علاقهمند باشیم، واقعا نمیدانم چرا این 2 به جان هم افتادهاند

سردسته باند آزار و اذيت زنان اعدام شد
مرد شرور مسافربرنما كه به اتهام ربودن و آزار و اذيت زنان و دختران محكوم به اعدام شده بود، در زندان اصفهان به دار مجازات آويخته شد.به گفته «محمدرضا حبيبي» - دادستان عمومي و انقلاب استان اصفهان - نخستين شكايت از مرد شيطانصفت و دو همدستش اوايل سال 88 از سوي زن جواني در نيروي انتظامي ملكشهر مطرح شد. با گذشت چهار ماه از اين شكايت، در حالي كه تعداد قربانيان جنايتهاي سياه افزايش يافته بود، خودروي مجرمان از سوي يكي از شاكيها شناسايي شد. بنابراين مأموران پس از متوقف كردن خودرو، راننده را دستگير كردند.بدينترتيب پس از دستگيري حسين - سردسته شبكه - و دو همدستش آنها محاكمه شدند.
و متهم رديف اول به اتهام تجاوز به اعدام و دو همدستش نيز به 74 ضربه شلاق، 18 سال زندان، پرداخت ديه و رد اموال مسروقه محكوم شدند.دادستان عمومي و انقلاب اصفهان تأكيد كرد: حكم اعدام سردسته باند پس از تأييد در ديوان عالي كشور صبح پنجشنبه در زندان مركزي اصفهان اجرا شد.
-----------------------------------
كشف تونل قاچاقچيان در مرز مكزيك و امريكا
مرزبانان امريكايي به رغم در اختيار داشتن تمامي تجهيزات و امكانات پيشرفته مرزداري، از وجود يك تونل زيرزميني 600 متري در مرز اين كشور با مكزيك بيخبر بودند.
به گزارش منابع خبري، اين تونل كه متعلق به قاچاقچيان مواد مخدر است، شهر «اوتاي مسا» واقع در «سان دياگو» در جنوب كاليفرنيا را به شهر «تيخوانا» در مكزيك متصل كرده بود.اين تونل كه ريلگذاري و به تجهيزات روشنايي و برقرساني مجهز بود، توسط پليس مرزي مكزيك كشف شد. قاچاقچيان مواد مخدر از اين تونل براي انتقال كوكايين به امريكا استفاده ميكردند.مأموران پليس امريكا و مكزيك بيش از 28 تن مواد مخدر در انبارهاي منتهي به اين تونل كشف كردهاند.
---------------------------------
حكم مرگ به خاطر آتش زدن همسر و فرزند
قضات دادگاه كيفري استان تهران مردي را به اتهام آتش زدن همسر و دختر خردسالش به قصاص - اعدام - محكوم كردند.
به گزارش خبرنگار ما، در اين حادثه هولناك كه عصر 23 تير 88 در يكي از محلههاي پاكدشت رخ داد، ساكنان محل با شنيدن صداي فريادهاي زن همسايه به كوچه دويدند. آنها با مشاهده شعلههاي آتش و دود كه از خانه همسايه زبانه ميكشيد، قصد ورود به خانه و كمك به ساكنان را داشتند كه مرد صاحبخانه مانع آنها شد. دقايقي بعد امدادگران آتشنشاني پس از حضور در محل و خاموش كردن آتش با جسد سوخته مرضيه و دختر 4 سالهاش روبهرو شدند. مرد صاحبخانه نيز از سوي پليس بازداشت شد.مرد جوان كه سعي داشت با تناقضگويي خود را بيگناه نشان دهد، گفت: «با همسرم مشاجره شديدي داشتم كه او به آشپزخانه رفت و با ريختن بنزين روي سرش خودسوزي كرد، من هم تلاش كردم او را نجات دهم، اما فايدهاي نداشت و آتش بسرعت همهجا را گرفت و دختر كوچكم نيز در ميان شعلهها گرفتار شد و نتوانستم نجاتشان دهم!» متهم در جلسه محاكمه به قاضي همتيار - رئيس شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران - و مستشاران گفت: «مدتها بود كه به رفتار همسرم مشكوك شده و فكر ميكردم او با مرد غريبهاي ارتباط دارد، به همين خاطر روز حادثه با او مشاجره شديدي داشتم كه همسرم به آشپزخانه رفت و خودش را آتش زد، من هم هيچ تلاشي براي نجات وي و دخترم نكردم و اجازه ندادم همسايهها نيز براي كمك وارد خانه شوند!»قضات محكمه نيز پس از شنيدن دفاعيات متهم و شور، وي را مجرم شناخته و به قصاص - اعدام - محكوم كردند.
-----------------------------------
دسيسه مرد معتاد براي قتل زن همسايه
مرد معتاد كه براي تهيه پول مواد دسيسه قتل زن همسايه را اجرا كرده بود 10 روز پس از جنايت لب به اعتراف گشود.
حدود 10 روز قبل مرد جواني با مراجعه به اداره پليس آگاهي شهرستان دولتآباد و برخوار استان اصفهان از ناپديد شدن همسر 35 سالهاش خبر داد و گفت: «امروز بعد از ظهر كه از محل كار به خانه برگشتم از همسرم زينب خبري نبود. از آنجا كه خانه به همريخته بود و چند قطره خون روي زمين به چشم ميخورد به موضوع مشكوك شدم. بنابراين هرجا كه به فكرم ميرسيد تماس گرفتم اما به نتيجه نرسيده و تصميم به شكايت گرفتم.» بدينترتيب كارآگاهان بلافاصله تحقيقات در اين باره را آغاز كرده و در نخستين بررسيها دريافتند قطرههاي خون، متعلق به زن جوان است. از آنجا كه مقداري پول و طلا نيز از خانه سرقت شده بود فرضيه قتل قوت بيشتري گرفت.
در ادامه تحقيقات مشخص شد يكي از ساكنان آپارتمان مردي معتاد است كه با همسرش نيز بشدت اختلاف دارد. بنابراين بلافاصله دستگير و تحت بازجويي قرار گرفت. اما محمد منكر اطلاع از ماجرا شد و گفت:« من از يك هفته قبل با همسرم مشاجره كرده و به حالت قهر خانه را ترك كرده بودم تا اينكه امروز عصر به خانه برگشتم.»اما با توجه به تناقضگوييهاي مرد معتاد كارآگاهان وي را بازداشت كردند. تا اينكه 9 روز بعد كارآگاهان شهرستان لنجان جسد زن ناشناسي را داخل گوني در بيابانهاي اطراف شهر يافتند. از آنجا كه مشخصات زن ناپديد شده با جسد كشف شده شباهت داشت همسر زينب براي شناسايي جسد به پزشكي قانوني رفت كه بلافاصله وي را شناسايي كرد. با كشف جسد زن جوان تحقيقات از مرد همسايه ادامه يافت تا اينكه سرانجام او به قتل اعتراف كرد و گفت: «روز حادثه وقتي به خانه آمدم همسرم نبود. ساعتي بعد متوجه شدم زن همسايه در خانه تنها است. از آنجا كه نياز شديد به پول براي خريد مواد مخدر داشتم وسوسه سرقت از خانه آنها به جانم افتاد. بنابراين خودم را به طبقه بالا رسانده و پس از باز كردن در وارد خانه شدم. اما ناگهان زينب را مقابل چشمانم ديدم. و قبل از اينكه فرياد بكشد با دست چند ضربه به صورتش زدم و سپس او را خفه كرده و پس از سرقت پول و طلاها جسد را داخل گوني انداخته و آن را با ماشينم به بيابانهاي اطراف شهرستان لنجان برده و رهايش كردم. اما تنها 5 ساعت بعد از سوي پليس دستگير شدم.» سرهنگ حسينزاده – رئيس پليس آگاهي استان اصفهان – با اعلام اين خبر ضمن هشدار به خانوادهها بخصوص زنان تنها گفت: خانمها در ساعاتي كه تنها هستند بايد از قفل بودن در خانه اطمينان داشته باشند. دستگيره در خانه هم بايد به گونهاي باشد كه از بيرون امكان باز كردن در وجود نداشته باشد.
--------------------------------------
--------------------------------------
ترور 2 برجساز تهرانی
به خاطر اختلافات میلیاردی صورت گرفت
سوءقصد به جان 2 برجساز تهرانی ناکام ماند. پنجشنبه شب ماموران نیروی انتظامی در جریان تیراندازی به سمت 2 نفر در یکی از مناطق غرب تهران قرار گرفتند. ماموران نیروی انتظامی با حضور در صحنه حادثه دریافتند که ساعت 20 دو برجساز بزرگ تهرانی در حالی که قصد خروج از محل کار خود را داشتند، از سوی افراد ناشناس مورد اصابت گلوله قرار گرفته و بشدت مجروح شده که پیش از رسیدن ماموران، توسط مردم به بیمارستان منتقل شدهاند.
بررسی نخست ماموران نشان داد که این 2 نفر که مورد سوءقصد قرار گرفتند، 2 برجساز بزرگ پایتخت بودهاند که چندی پیش با شرکای خود دچار اختلافات میلیاردی شده بودند. ماموران نیروی انتظامی با حضور در بیمارستانی که این 2 برجساز در آن بستری بودند، دریافتند اختلافات مالی سبب رقم خوردن این حادثه شده است و بر اساس صحبتهای این 2 برجساز به چند تن از شرکای آنان مشکوک شدند. مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران ضمن اعلام این خبر تصریح کرد: ماموران نیروی انتظامی پنجشنبه شب و تنها چند ساعت پس از این سوءقصد به جان این 2 برجساز تهرانی 2 نفر از مظنونان این حادثه را دستگیر کردند. این گزارش میافزاید: صبح دیروز پرونده به همراه 2 مظنون دستگیر شده برای بررسی هر چه بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. گزارشهای دریافتی حاکی است حال مجروحان این حادثه مساعد است.
---------------------------------------
حمله خونین به خانم دکتر در برج 20 طبقه
«کامران سیاه» اجیر شد و با حمله به یک خانم دکتر سناریوی یک توطئه شوم را کلید زد.
این پسر نوجوان که به بهانه بازی، دختر 12 سالهای را به خانهشان برده و قربانی نیت شوم خود کرده بود این بار پس از آزادی از اصلاح کانون و تربیت اجیر شد تا از یک خانم دکتر انتقام بگیرد.
حادثه خونین زمانی رخ داد که 31 شهریورماه سالجاری زنی دندانپزشک هنگامی که از مطبش بیرون آمد و به خانه پدرش در ستارخان رفت در طبقه 15 برج از سوی یک پسر نوجوان هدف ضربه چاقو قرار گرفت.
همزمان با نالههای این خانم دکتر، مادر وی و همسایهها از خانهها بیرون ریختند و پیکر غرق در خون وی را به بیمارستان انتقال دادند.
این خانم دکتر به نام «مهسا» که از ناحیه گردن مجروح شده بود روی تخت بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفت و از مرگ حتمی نجات یافت.
وقتی این زن بههوش آمد تیم تحقیق را پیش روی خود دید و گفت: آن روز از مطبم بیرون آمدم تا به خانهام بروم. وقتی سوار بر آسانسور شدم، پسر نوجوانی نیز سوار شد. رفتارهای مرموزی داشت. آسانسور در طبقه 15 ایستاد. فقط من و آن پسر مرموز بودیم. وقتی میخواستم از اتاقک آسانسور خارج شوم، ناگهان آن پسر با چاقو به سمت من حمله کرد و در یک لحظه ضربهای به گلویم زد و به سرعت پا به فرار گذاشت. از درد گلویم فریاد زدم و وقتی بههوش آمدم خود را روی تخت بیمارستان دیدم.
این خانم دکتر گفت: من به شوهرخالهام مظنون هستم، چون این مرد بارها مرا تهدید به مرگ و اسیدپاشی کرده بود. میگفت از من انتقام سختی خواهد گرفت. میخواست مواد مخدر در وسایلم جاسازی کند.
وی افزود: خالهام و شوهرش اختلافات شدیدی داشتند تا جایی که خالهام درخواست طلاق داد و من هم برای کمک کردن به وی وکیلی برایش استخدام کردم تا کارهای طلاقش را هرچه سریعتر انجام دهد. وقتی شوهرخالهام متوجه شد که من به همسرش کمک کردم از من کینه به دل گرفت. از همان موقع تهدیدهایش شروع شد و مطمئن هستم پسر نوجوان از طرف شوهرخالهام اجیر شده بود تا از من انتقام بگیرد و عقدههایش خالی شود. اظهارات این خانم دکتر کافی بود تا دستور ردیابی «کیوان» شوهرخاله این زن صادر شود.
پرونده این انتقامجویی خونین پیش روی بازپرس طاهری از شعبه دوم دادسرای اطفال قرار گرفت تا گره کور این معما باز شود. این در حالی بود که تیم تحقیق به بازبینی فیلم دوربین مداربسته برج پرداختند و تصویری از یک پسر نوجوان با موهای مجعد و پیراهن نارنجی بهدست آوردند که به خانم دکتر حمله کرده بود.
وقتی کیوان شوهرخاله 45 ساله خانم دکتر به دادسرا احضار شد و پیش روی بازپرس طاهری قرار گرفت خود را بیگناه دانست و گفت که با طلاق از همسرش دیگر مهسا را ندیده و کسی را برای انتقامجویی اجیر نکرده است.
شواهد نشان میداد که کیوان دروغبافی میکند چون ساکنان برج روز حادثه بارها چاقوکش 16 ساله و کیوان را اطراف ساختمان دیده بودند. شوهر خاله خود را بیگناه میدانست و همه تحقیقات به بنبست رسیده بود تا اینکه در بررسی آلبوم مجرمان، چهره ثبت شده نوجوان چاقوکش در فیلم دوربین مداربسته برج شناسایی شد و سرنخی پیش روی بازپرس و تیم تحقیق قرار داد.
بررسیها حکایت از این داشت که پسر مهاجم چندین ماه پیش به خاطر یک جنایت سیاه بازداشت شده و در کانون اصلاح و تربیت زندانی شده بود. این پسر به نام کامران به بهانه بازی دختر 12 سالهای را به خانهشان برده و قربانی نیت شوم خود کرده بود.
کامران سیاه که به تازگی از زندان آزاد شده بود مدعی شد که هیچ دخالتی در این حمله نداشته و هرگز پا در برج نگذاشته است. وی وقتی چهره ثبت شده خود را در فیلم دوربین مداربسته برج دید چارهای نداشت جز اینکه حقایق را فاش کند. کامران، نوجوان 16 ساله پرده از جزئیات برداشت و به بازپرس شعبه دوم دادسرای اطفال گفت: کیوان به من پیشنهاد پول داد تا به خانم دکتر حمله کنم و وی را بترسانم. نمیخواستم او را بکشم فقط برای یک انتقامجویی باید ضربهای به او میزدم.
نوجوان اجیر شده گفت: سالها پیش پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. این موضوع تاثیر بدی روی روح و روانم گذاشت. به سمت خلاف رفتم اما وقتی از زندان آزاد شدم با خود تصمیم گرفتم درس بخوانم. توبه کردم اما توبه گرگ مرگ است، چون وقتی کیوان به من پیشنهاد میلیونی داد تا از خانم دکتر انتقام بگیرم به خاطر پول پذیرفتم. وی ادامه داد: روز حادثه به برج 20 طبقه رفتم. با دیدن خانم دکتر وارد آسانسور شدم. وحشت سراپای وجودم را گرفته بود. نمیخواستم نقشه را اجرا کنم اما پول خوبی داشت. در طبقه پانزدهم به سمت خانم دکتر حمله کردم چاقو را زیر گلویش گذاشتم و آن را کشیدم. ترسیدم و پا به فرار گذاشتم. فکر میکردم آن زن مرده است.
با وجود اعترافات هولناک این نوجوان اجیر شده، کیوان همچنان خود را بیگناه میداند. در حالی که همه شواهد حکایت از این دارد که کیوان این سناریوی هولناک را طراحی کرده و کامران سیاه را اجیر کرده است.
----------------------------------
ادعای جنون عامل دوئل مرگبار در میدان کاج
عامل دوئل مرگبار که در آن رقیب عشقیاش را به قتل رسانده است انگیزه خود را جنونآنی دانست.
این مرد جوان ادعا میکند تا ساعتها پس از جنایت وحشتناک در حال خود نبوده و در عالم دیوانگی دست به قتل زده است. عقربههای ساعت 11 صبح پنجشنبه 6 آبانماه را نشان میداد که رهگذران در میدان کاج دیدند مردی به نام یعقوب علی 31 ساله دیوانهوار با چاقو به پسری ضربه میزند. وقتی آن پسر که محمدرضا نام داشت روی زمین افتاد و با التماس کمک خواست هیچکس حتی 2 مامور پلیس نتوانستند کاری انجام بدهند چرا که عامل جنایت چاقو روی شکم خود گذاشته و تهدید میکرد خود را خواهد کشت. 45 دقیقه طول کشید تا نالههای محمدرضا خاموش شد، این جوان دیگر نفس نمیکشید و همه دیدند پلیس حتی یک مانور برای ترساندن یعقوب علی و نجاتجان جوان مجروح نکرد و تنها تماشاچی بود. با مرگ پسر جوان، عامل قتل خیلی زود تسلیم شد و در بازجوییهای پلیسی و قضایی گفت: «اختلاف من و قربانی بر سر زنی به نام «کیمیا» بود که انگار وی به هردوی ما قول ازدواج داده و گولش را خورده بودیم». وی افزود: «از 3 سال پیش کیمیا را میشناسم، هر 2 در کار مسکن هستیم، وقتی فهمید به وی علاقهمند هستم با هم یک بنگاه اجاره کردیم اما بهخاطر اختلاف حساب 6 ماه من را به زندان انداخت و وقتی آزاد شدم همه زندگیام تباه شده بود و سر و کله «محمدرضا» پیدا شده بود. روز جنایت محمدرضا من را از طریق کیمیا به میدان کاج دعوت کرد و آنجا بود که در یک لحظه با شنیدن ادعاهای قربانی دیوانه شدم، جنون به من دست داد و با چاقو ضرباتی به او زدم، میخواستم هر 2 بمیریم، او را که کشتم مردم دورم حلقه زدند، من هم چاقو را روی شکمم گذاشتم و تهدید کردم خودم را خواهم کشت اصلا نمیگفتم که کسی به محمدرضا کمک نکند، با او کاری نداشتم اما پلیس و دیگران کاری نکردند.» وی افزود: «از وقتی به حال عادی برگشتم پشیمانم، مرتب کابوس میبینم و باور نمیکنم همسلولی یک گروه قاتل هستم، الان مرگ برای من بهترین هدیه است». وقتی با دستور بازپرس شهریاری، زن جوان نیز شناسایی شد، در بازجوییها گفت: «من در کار مسکن با مردان زیادی همکاری دارم و این دلیلی نمیشود که به یکدیگر علاقهمند باشیم، یعقوبعلی دختر دیگری را برای ازدواج انتخاب کرده بود که سن و سالش از من کمتر بود و از کرج میآمد، من با وجود اینکه طلاق گرفتهام اما با دخترم زندگی میکنم و قصدی برای ازدواج نداشتم، واقعا نمیدانم چرا این 2 به جان هم افتادهاند».
برخورد انضباطی با 2 پلیس
سردار ساجدینیا، رئیس پلیس تهران با بیان اینکه درگیری خونین میدان کاج بهخاطر اختلافات مالی و ناموسی بوده است، گفت: «قاتل تهدید به خودکشی میکرد و ماموران با وجود شلیک تیرهوایی پس از 20 دقیقه وی را بازداشت کردهاند». وی افزود: «2 مامور پلیس تعللی داشتهاند که با آنان برخورد انضباطی شده و در اختیار بازرسی پلیس قرار گرفتهاند».
-------------------------------------
رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه خبر داد
تبعید و قطع دست در انتظار اراذل و اوباش و زورگیران
رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه گفت: اراذل و اوباش و زورگیران بدانند که تبعید و قطع دست در انتظار آنهاست. رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه در جلسه تعاملی نیروی انتظامی با مسؤولان قضایی استان کرمانشاه گفت: شاخص و معیار اصلی همه اقدامات پلیس و دستگاه قضایی باید قانون باشد.
ملکشاهی اضافه کرد: دادگستری استان آمادگی دارد با تشکیل کمیسیون ویژه رسیدگی به جرائم خاص در بحث برخورد با جرائم مهمه شدیدترین مجازات را برای مرتکبان جرائم ویژه و خاص اعمال کند. وی گفت: تبعید و قطع دست در انتظار اراذل و اوباش و زورگیران است، پس بدانند دستگاه قضایی و انتظامی در برخورد با چنین افرادی ذرهای کوتاه نیامده و مرجع قضایی اشد مجازات را برای آنان اعمال میکند. این مقام قضایی تصریح کرد: همه دستگاههای اداری و دولتی باید در پیشگیری از جرم و زمینهسازی حضور بموقع پلیس تلاش کنند. رئیس کل دادگستری استان کرمانشاه از تلاشهای مجدانه اخیر انتظامی استان در برخورد با اراذل و اوباش و پاکسازی مناطق آلوده که رضایت شهروندان را به دنبال داشت تقدیر و تشکر کرد.
---------------------------------
دامادي در آغوش خاک!
او مثل هر روز با ذکر بسم ا... از خانه بيرون آمد تا به سرکار برود و براي رسيدن به آرزوهاي قشنگي که داشت تلاش کند. جوان ۲۴ ساله که يک هفته قبل جواب «بله» را در جلسه خواستگاري از دختر مورد علاقه اش گرفته بود با کمک خانواده خود، مقدمات مجلس عروسي اش را فراهم مي کرد و حتي کت و شلوار دامادي اش را نيز سفارش داده بود. پدر و مادر عبدا... نيز با وقت گرفتن از تالار، خودشان را براي برپايي جشن باشکوهي آماده کرده بودند.
اما افسوس که شبح مرگ، مرغ آرزوهاي اين پسر جوان را صيد کرد و عبدا... در حادثه اي دلخراش دچار آسيب جدي شد و جان خود را از دست داد.ماجرا از اين قرار است که روز از نيمه گذشته بود و عبدا... روي پشت بام ساختماني نيمه ساز، جوشکاري مي کرد. او گوشه تيرآهن را کمي به داخل خيابان هدايت کرد تا محل جوشکاري را بررسي کند اما در اين لحظه به علت اتصال تيرآهن با سيم هاي برق شهري، او دچار برق گرفتگي شديد و سوختگي شد.شاهدان عيني اين حادثه هولناک، پيکر نيمه جان و کاملا سوخته عبدا... را بلافاصله به بيمارستان امام رضا(ع) مشهد انتقال دادند و بيمار در بخش سوختگي اين بيمارستان تحت مراقبت هاي ويژه پزشکي قرار گرفت. کادر متخصص بخش سوختگي با هدايت دکتر شريعت تلاش خود را براي نجات جان اين جوان آغاز کردند اما پس از گذشت ۱۲ ساعت به علت شدت صدمات وارده، تپش قلب عاشق و مهربان داماد جوان از کار ايستاد و دفتر زندگي مردي که براي کسب روزي حلال کار مي کرد به دليل اين سهل انگاري، براي هميشه بسته شد.خانواده عبدا... در حالي جسد فرزند خود را پس از طي تشريفات قانوني لازم از سردخانه بيمارستان تحويل گرفتند که دختر مورد علاقه اش نيز لباس سياه بر تن داشت و از ته دل اشک مي ريخت.جسد عبدا... با قطرات زلال دلتنگي و آه و ناله تمام کساني که او را از صميم قلب دوست داشتند پس از آخرين وداع سوزناک به آغوش خاک سرد سپرده شد.
--------------------------------
اعترافات تکان دهنده عامل قتل فجيع دختر ۵ ساله در مشهد
مرد جواني که در پي شکنجه هاي وحشيانه دختر ۵ ساله اي را در مشهد به قتل رسانده و با صحنه سازي مدعي بود که جسد دختر بچه رها شده در کنار بولوار فرودگاه را به دليل آن که فکر مي کرده زنده است به بيمارستان رسانده، دستگير و در اظهاراتي تکان دهنده به جرم خود اقرار کرد.به گزارش خراسان، صبح روز چهارشنبه گذشته زنگ تلفن همراه قاضي ويژه قتل عمد به صدا در آمد و ماموران انتظامي گزارش دادند جواني جسد دختر بچه ۵ ساله اي را در حالي به مرکز درماني منتقل کرده که مدعي است جسد در کنار بولوار فرودگاه افتاده بود و شهروندان با پليس تماس گرفتند اما من که فکر مي کردم هنوز جان در بدن دارد او را به بيمارستان منتقل کردم. با دريافت اين خبر بلافاصله قاضي علي اکبر صفائيان براي بررسي موضوع به محل رها شدن جسد و بيمارستان عزيمت کرد و به بررسي پيرامون اين حادثه پرداخت تحقيقات اوليه نشان داد: جسد مربوط به دختر بچه ۵ ساله اي است که قبل از مرگ به طرز وحشيانه اي شکنجه شده است چرا که آثار کبودي، ضرب و جرح و خراشيدگي هاي عمقي و سطحي زيادي در تمام نقاط بدن وي مشهود بود.اين گزارش حاکي است: در بررسي هاي مقدماتي هويت دختر ۵ ساله مشخص نشد در حالي که وي بلوز قرمز و سفيد رنگي به تن داشت. اين امر بيانگر آن بود که دختر ياد شده لباس منزل به تن داشته است. قاضي ويژه قتل عمد پس از بررسي هاي اوليه دستور داد تا جسد اين دختر که داخل پتويي کوچک پيچيده شده بود براي انجام معاينات و تعيين علت دقيق مرگ به پزشکي قانوني حمل شود. مقام قضايي که احتمال مي داد اين دختر در پي کودک آزاري هاي وحشيانه اي به قتل رسيده باشد دوباره سوالاتي را از جواني که جسد دختر را به بيمارستان امدادي (شهيد کامياب) برده بود پرسيد اما او که اين بار حرکات و رفتار غيرمتعارفي داشت نتوانست آن چه را که قبلا گفته بود به درستي بيان کند همين امر ظن مقام قضايي را برانگيخت و جوان ياد شده در پاسخ به سوالات گوناگون قاضي ويژه قتل عمد دچار تناقض گويي شد بنابراين مقام قضايي دستور داد تا جوان ۳۶ ساله به يک مرکز امنيتي منتقل و تحت بازجويي هاي فني قرار گيرد. اين در حالي بود که پزشکان اعلام کردند بيش از چند ساعت از مرگ فجيع اين دختر نمي گذرد.گزارش خراسان حاکي است: مظنون دستگير شده که هرگونه آشنايي با دختر بچه و چگونگي قتل او را انکار مي کرد وقتي در برابر دلايل و شواهد محکمي قرار گرفت که نشان مي داد دختر بچه را مي شناسد چرا که ساعاتي قبل مادر دختر شناسايي شده و پرده از راز اين ماجرا برداشته بود به ناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب اين جنايت هولناک اعتراف کرد.وي گفت: چندي قبل زني را که دختر ۵ ساله اي داشت صيغه کردم و با او زندگي مي کردم و اين دختر همان دختر زن صيغه اي من است. وي در اظهارات تکان دهند ه اش افزود: او را با مشت، کمربند، ني قليان و هر چيزي که دم دستم بود کتک مي زدم تا آن که شب حادثه او پس از کتک کاري جان سپرد اما همسرم مي گفت او بي هوش شده و بايد او را به بيمارستان برسانم من هم با يک صحنه سازي ادعا کردم که دختر بچه را نمي شناسم و جسد او را تنها در کنار بولوار فرودگاه ديده ام و به دليل اين که فکر مي کردم زنده است به بيمارستان رساندم!!با آن که اين مرد مدعي است که مادر مقتول را صيغه کرده اما بررسي هاي مقام قضايي در مراحل اوليه حاکي از آن است که اين زن ۲۷ ساله به دليل اختلافات خانوادگي، از منزل همسرش فرار کرده و پس از آشنايي خياباني با متهم به قتل، با او زندگي مي کرده است.ادامه بررسي هاي اوليه بيانگر آن است که او از همسر خود طلاق نگرفته و با برداشتن دختر بچه ۵ ساله و بدون اطلاع شوهرش، نزد اين جوان ۳۶ ساله آمده است. اين گزارش حاکي است: تحقيقات قضايي درباره ادعاهاي متهم به قتل و مادر مقتوله در حالي ادامه دارد که آثار زخم هاي متعدد بر روي تمام نقاط بدن دختر بچه نمايان است و اين امر نشان مي دهد که او تحت شکنجه هاي سخت جسمي از سوي مرد جوان قرار گرفته تا حدي که اين گونه ضرب و جرح ها منجر به مرگ وي شده است.شايان ذکر است: متهم دستگير شده به دستور مقام قضايي در اختيار ماموران امنيتي قرار گرفته تا تحقيقات بيشتري درباره زواياي پنهان اين جنايت هولناک انجام شود.نويسنده: سيدخليل سجادپور