مسابقات فوتبال جام جهاني 2010 آفريقاي جنوبي ، سواي آن كه براي اهل ورزش و نرمش، حاوي نكتهها و دقيقههاي بسياري بود؛ براي اهل شوخي نيز چيزهايي داشت كه همهاش در اين محل خاص جا نميشود و لازم است تا خبرگزاريهاي رسمي مملكت زحمت بكشند بيايند در اين راستا با ما يك مصاحبه مبسوط و مفصلي به عمل آورند.
در غير اين صورت به جهت ضرورت مسأله، خودمان با يك اسم مستعاري چيزي با خودمان شفاف گفتگو ميكنيم و ماحصل آن را صاف فكس ميكنيم براي جميع خبرگزاري يا نگزاريها. زنده باد گيرنده خبر!
در اين بازيهاي امسال يك عزيز هشت پايي در يك آكواريوم آلماني مستقر بود كه متخصص پيشبيني نتيجه بازي ميان تيمهاي فوتبال كشورهاي شركتكننده در جام بود. ظاهراً پرچم كشورها را جلويش ميگذاشتند و ايشان با يكي يا چند تا از پاهاي بدون جورابش يكي از آن دو پرچم را ميچسبيده و شست همگان خبردار ميشده كه برنده بازي كيست.
در ديدار فينال ميان هلند و اسپانيا نيز ـ چنان كه گزارشگر شبكه سه سيما ميگفت ـ گويا اين عزيز هشت پا برنده شدن اسپانيا را پيشبيني كرده بود كه در ربع دوم وقت اضافه بازي؛ عدل در دقيقه 120 آن كه همه جهانيان ميرفتند تا از اين اختاپوس لوس نااميد شوند و روح اجدادش را مورد عنايت قرار دهند؛ با يك گل جانانه بازيكن شماره 6 اسپانيا، نتيجه بازي همان شد كه هشت پا اعلام كرده بود.
قدرت و قوت پيشبيني اين هشت پاي مشكوك معلومالحال را از اينجا ملاحظه كنيد كه وقتي يكي از بازيكنان تيم هلند، لگدي جانانه به سينه بازيكن شماره 14 اسپانيا كوبيد ـ كه بنا به گفته عادل فردوسيپور كه هميشه نيمه پر ليوان را ميبيند، در بازي تكواندو 2 امتياز به آن تعلق ميگرفت ـ بازيكن لگد خورده چنان آهي كشيد كه لحظاتي تصوير ما رفت.
گفتيم خدا به خير كند! حتما الان هشت پا دست به كار ميشود. ديري نگذشت كه از قضا آن تك گل تيم اسپانيا را بازيكني زد كه پيراهن شماره 6 را به تن داشت و اين كم الكي نبود.
آن بازيكن لگد خورده شماره 14 را بهخاطر بياوريد. خب، حالا اين بازيكن گل زده شماره 6 را به خاطر بياوريد. حالا شماره پيراهن اين بازيكن را از شماره پيراهن آن بازيكن كم كنيد. بله؛ شاخ در آورديد؟.... تفاضل آن ميشود عدد هشت. و هشت در اينجا اشاره دارد به همان هشت پاي مورد بحث كه بالاخره كار خودش را كرد. حال كرديد از تحليل كارشناسانه ما؟!....
استنتاج علمي ـ ورزشي: ما الحمدلله در ورزش فوتبالمان دست زياد داريم. اشكالي هم ندارد. هميشه دست روي دست بسيار است. منتهي چيزي كه اين وسط كم داريم و نداريم؛ پا در حد هشت پاست. پيشنهاد ميكنيم كه در مسير رشد فوتبالمان حتما نقشي هم به اين اختاپوس قدرتمند بدهيم. همهاش كه از خارج نبايد مربي وارد كنيم. در كنارش هشت پا هم لازم است.
آلمانيهاي قوي در فوتبال كه مرض ندارند هشت پا دارند. معذالك براي اين كه روي دست آنها بلند شويم؛ پيشنهاد دو فوريتي ميكنم كه به عوض هشت پا از «هزارپا» استفاده كنيم. آدم بايد هميشه دست بالا را بگيرد. ولو مربوط به پا باشد.