یک وکیل و دوستش با تهیه اشک مورچه و بال ملخ سناریوی رمالی و کلاهبرداری میلیاردی از دختران و زنان سادهلوح را کلید زدند.

یک وکیل و دوستش با تهیه اشک مورچه و بال ملخ سناریوی رمالی و کلاهبرداری میلیاردی از دختران و زنان سادهلوح را کلید زدند. این 2 رمال با سوءاستفاده از خرافات زنان و تهیه کارت تبلیغاتی آنان را به خانهای متروکه میکشاندند تا طلسم زندگی طعمههای خود را بشکنند.
توطئه 40 میلیون تومانی
فروردینماه سال جاری زن جوانی به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 10 تهران مراجعه کرد و به طرح شکایت از یک مرد رمال پرداخت. وی گفت: مدتها بود که در زندگی با همسرم اختلاف داشتم
تا جایی که میخواستیم از یکدیگر جدا شویم اما به خاطر تنها دخترمان به زندگی بازگشتیم. همچنان درگیریها ادامه داشت تا در یک آرایشگاه زنانه با زنی آشنا شدم که میگفت با دعانویسی طلسم زندگیاش شکسته شده و اکنون همه مشکلاتش برطرف شده است. این زن به بازپرس موسوی گفت: آن زن آدرس خانه مرد دعانویس را در اختیارم گذاشت. من هم به خانه وی در 16 متری امیری (30 متریجی) رفتم. در آنجا چند زن دیگر را دیدم که برای بازکردن سرکتاب و فالگیری آمده بودند. 2 مرد جوان سرکتاب باز میکردند و مدعی شدند، یک پیرمردی است معروف به طباطبایی که میتواند مشکلات مرا حل کند. آنها شماره پیرمرد را در اختیارم قرار دادند و من هم با او تماس گرفتم. هر بار که با این پیرمرد تماس میگرفتم از مذهب صحبت میکرد تا جایی که اعتمادم را به خود جلب کرد. من هیچوقت پیرمرد را ندیدم و همیشه با او تلفنی صحبت میکردم. وی ادامه داد: هر بار به بهانه بازکردن کتاب و گرهگشایی مشکلات زندگیام به حسابش پول میریختم تا اینکه یک روز به من گفت که برای برکت بخشیدن به زندگی، خانهام را بفروشم تا پولش را در زیارتگاهی قرار دهد. میگفت با این کار رزق و روزی به خانهام بازمیگردد و ثروتمند میشوم. زن سادهلوح افزود: من که به او اعتماد کرده بودم خانهام را فروختم و پولش را به پیرمرد دادم تا پس از یک هفته به من بازگرداند. پس از آن دیگر خبری از پیرمرد کلاهبردار نشد تا اینکه پسری با من تماس گرفت و گفت که طباطبایی (پیرمرد کلاهبردار) درگذشته است. مرگ پیرمرد عجیب بود و میدانستم که این توطئهای بوده تا میلیونها تومان پول مرا به جیب بزنند.
بازداشت 2 شیاد میلیاردر
پس از شکایت این زن، تیمی از ماموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی پایتخت با دریافت دستور قضایی از بازپرس شعبه پنجم دادسرای خوش تحقیقات خود را برای افشای حقیقت و بازداشت مرد رمال آغاز کردند. این در حالی بود که زن دیگری که به همین شیوه در دام مرد رمال گرفتار شده بود برای شکایت به دادسرا رفت و اظهار داشت 50 میلیون تومان از وی گرفتهاند. در نخستین شاخه از تحقیقات، خانه متروکه مرد کلاهبردار شناسایی شد و ماموران با تحت نظر قرار دادن آن خانه متوجه شدند که روزانه چندین زن برای دعانویسی و بازکردن کتاب و طلسم زندگیشان به آنجا مراجعه میکنند. کارآگاهان غروب روز سهشنبه 25 خردادماه سال جاری با حکم قضایی وارد خانه متروکه شدند و 2 مرد را در آنجا بازداشت کردند.
در بازرسی از این خانه، مقدار زیادی اشک مورچه و بال ملخ پیدا کردند که در کار جادوگری و شکستن طلسم از آنها استفاده میکردند. همچنین چند کتاب قدیمی و نسخههای رمالی برای افزایش مهر و محبت میان زن و شوهر فقیر کشف کردند. همزمان با دستگیری 2 مرد رمال، کارآگاهان دیدند یک زن که استاد دانشگاه است برای باز کردن سر کتاب از طریق کارت تبلیغاتی به آنجا مراجعه کرده بود. وی میگفت یکی از دوستانش کارت را به او داده و چون از خواستگارش خبری نشده برای باز کردن سر کتاب آمده تا علتش را جویا شود!
این استاد دانشگاه با پرداختن 500 هزار تومان به 2مرد رمال از آنها خواسته که طلسم زندگیاش را بشکنند.
در تحقیقات قضایی و پلیسی فاش شد که حسین 37ساله که معروف به حجازی است خانه پدریاش را محل رمالی و دعانویسی کرده و با همدستی دوستش محمد 31 ساله توطئه کلاهبرداری میلیاردی را به مرحله اجرا گذاشتهاند. این 2 مرد شیاد صبح روز چهارشنبه 26خردادماه سال جاری در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 10 تهران ادعا کردند، برای باز کردن گره مشکلات زنان و افزایش محبت دعا مینوشتند و قصد کلاهبرداری نداشتند. این در حالی است که یکی از متهمان با گریه میگفت، پولها را به ایتام و فقرا داده است!
وی گفت: من از کلاهبرداری اطلاعی نداشتم. فقط در نوشتن دعا و تهیه اشک مورچه و بال ملخ به حسین دوستم کمک میکردم! حسین طراح این نقشه شوم نیز خود را بیگناه دانست و گفت این پولها صرف امور خیریه میشده است. بازپرس موسوی درباره این پرونده به خبرنگار «وطن امروز» گفت: احتمال میرود این مرد شیاد با تغییر صدا خود را به جای یک پیرمرد مذهبی جا زده و با جلب اعتماد 2 زن مالباخته که 2شاکی پرونده هستند میلیونها تومان پول برای برکت دادن به زندگیشان و شکستن طلسم از آنها گرفته است. بازپرس ادامه داد: 2متهم از 6 سال پیش نقشه رمالی را اجرا میکردند، تاجایی که استخدام چند زن میانسال و چاپ کارت تبلیغاتی طعمههای خود را در اماکن عمومی از جمله آرایشگاههای زنانه، ایستگاههای اتوبوس و مترو و مطب پزشکان شکار کرده و زنان میانسال با تبلیغات گسترده، دختران و زنان سادهلوحی که در زندگی مشکل داشتند را به خانه متروکه میکشاندند و آنها را سرکیسه میکردند. بنا به گزارش خبرنگار «وطن امروز»، تحقیقات در این پرونده گسترده برای شناسایی مالباختههای دیگر و دستگیری زنان میانسالی که در این شبکه فعالیت میکردند و به شکار طعمهها در اماکن عمومی میپرداختند ادامه دارد تا زوایای پنهان این پرونده آشکار شود. بدین ترتیب بازپرس موسوی با تقاضای چاپ عکس 2 مرد شیاد خواست تا چنانچه هرکس در دام کلاهبرداری آنان گرفتار شده برای شکایت به پایگاه هشتم پلیس آگاهی پایتخت مراجعه کند.
گفتوگو با 2 رمال
حسین معروف به حجازی که خانه 2 طبقه پدریاش را محل رمالی انتخاب کرده، به مدت 6 سال است که به دعانویسی و باز کردن سر کتاب پرداخته است. خبرنگار «وطن امروز» گفتو گوی کوتاهی با وی انجام داده که میخوانید:
چند سال داری؟
37 سال.
تحصیلاتت چیست؟
لیسانس حقوق دارم و وکیل هستم.
تحصیلکرده هستید و با قوانین مجازات اسلامی آشنایی دارید، پس چطور دست به رمالی میزدید؟
من کار خیر انجام میدادم تا گره مشکلات مردم را باز کنم.
با جادوگری و کلاهبرداری میخواستید گره مشکلات را باز کنید؟
میخواستم این کار را کنار بگذارم اما مشتریانم مرتب تماس میگرفتند و از من میخواستند برایشان دعا بنویسم. آنها میگفتند نسخههای من زندگیشان را شیرین کرده است. من هم مجبور میشدم دوباره کار کنم و نسخه بنویسم.
چرا فقط برای زنان نسخههای خوشبختی مینوشتید؟
چون بیشتر زنان در زندگی مشکل دارند و اعتقاداتشان بهتر از مردان است.
ما خود را به جای پیرمرد جا زدید و 40 میلیون تومان از یک زن و 50 میلیون تومان از زن دیگری که تاکنون 2شاکی پرونده هستند کلاهبرداری کردید؟
نه، من کلاهبرداری نکردم همدستم محمد با شخص دیگری این کار را کرده است.
شما خبر داشتید؟
نه، اصلا من فقط سر کتاب باز میکردم، نسخه مینوشتم و برای شکستن طلسم به زنان اشک مورچه و بال ملخ میدادم! همه هم راضی بودند و پول کمی هم از مشتریانم میگرفتم تا همیشه برام دعا کنند.
ازدواج کردهاید؟
بله نگران همسرم هستم.
بچه هم دارید؟
خیر.
این مرد با وثیقه 5 میلیارد ریالی روانه زندان شد.
محمد متهم دیگر پرونده است که با وی نیز به گفتوگو نشستیم.
چند سال داری؟
31 سال.
ازدواج کردی؟
بله.
بچه هم داری؟
یک بچه 3 ماهه دارم.
چرا مرتب گریه میکنی؟
چون نگران همسر و بچهام هستم و قسم میخورم که بیگناهم.
100 میلیون تنها از 2 زن کلاهبرداری کردید و میگویید بیگناهم؟
من خبری از این کلاهبرداری نداشتم.
چند زن میانسال برای شما مشتری میآوردند؟
برای حسین میآوردند. من فقط پولها را به فقرا میدادم!
پولهای 2 زن سادهلوح را با نقشه عجیبی گرفتید تا به فقرا بدهید؟
متهم تنها گریه میکند و پاسخی به این سوال نمیدهد.
وی نیز با قرار قانونی پشت میلههای سلول انتقال یافت تا با شناسایی مالباختههای دیگر راز جزئیات پرونده فاش شود. منبع:وطن امروز
-----------------------------
ايران ركورددار بيشترين كشتههاي تصادف در دنيا
سید جواد زماني ـ نماينده مجلس
از آنجا كه ايران از نظر آمار كشتههاي تصادف در رتبه های اول دنيا قرار دارد و بستن كمربند ايمني توسط سرنشينان عقب خودرو نيز اجباري شده، همگان بايد بپذيرند ديگر زمان آن رسيده كه قوانين رانندگي را به صورت كامل رعايت كنند.آمارها نشان ميدهد تصادفهاي سالانه در كشور بيش از 20 هزار كشته و 200 هزار مجروح برجا ميگذارد كه ميتوان گفت هر ساله شاهد سونامي تصادفات در كشور هستيم. متأسفانه ايران از نظر آمار كشتههاي تصادفها در رتبه های اول دنيا قرار دارد و اين در حالي است كه تعداد خودروها در بسياري از كشورها از تعداد خودروهاي ايران بيشتر است.در چنين شرايطي به نظر ميرسد رعايت كامل قوانين رانندگي از سوي رانندگان و تمام سرنشينان خودروها، از مهمترين علل پائين بودن آمار تلفات در بسياري از كشورها است. برهمين اساس بايد پس از سالها، چارهاي اساسي در زمينه كاهش آمار تلفات ناشي از تصادفات انديشيده ميشد كه در نهايت با بررسيهاي كارشناسي، نمايندگان مجلس در بررسي لايحه قوانين راهنمايي و رانندگي تصميم گرفتند بستن كمربند ايمني از سوي تمامي سرنشينان خودروها نيز الزامي شود.طبق بررسيهاي صورت گرفته، در بسياري از تصادفات كشور چنانچه سرنشينان كمربند ايمني ميبستند، آمار مرگ و مير يا مجروحيتها به حداقل ميرسيد. با اين وجود زمان آن رسيده تا در ايران نيز مردم به رعايت كامل قوانين بپردازند تا بيش از اين شاهد افزايش آمار تصادفات و تلفات در كشور نباشيم.
------------------------
مرگ بيمار با آمپول آرامبخش
گروه درماني بيمارستاني در جنوب تهران به خاطر تزريق داروي آرامبخش مرگبار به پسر جوان، پس از برگزاري چهارمين نشست متخصصان كميسيون پزشكي قانوني، مقصر شناخته شدند.
سوم مرداد سال 86 مأموران كلانتري 115 رازي از مرگ پسر 20 سالهاي به نام حميدرضا در يك بيمارستان باخبر شدند. آنها پس از حضور در محل حادثه و بازديد جسد به بررسي موضوع پرداختند. برادر «حميدرضا» در اين باره گفت: «پاي چپ برادرم حدود چهار سال قبل در يك سانحه رانندگي بشدت آسيب ديد و پزشكان معالجش نيز در پايش «پلاتين» گذاشتند. تا اين كه اواخر تير امسال به دستور پزشكان براي بيرون آوردن پلاتينها در اين بيمارستان بستري شد و تحت عمل جراحي قرار گرفت. اما در پي خروج از اتاق عمل به كما رفت. اين درحالي بود كه برادرم به دليل نبود بخش مراقبتهاي ويژه و تجهيزات پزشكي و آمبولانس به مدت دو ساعت در محوطه بيمارستان بلاتكليف ماند و سرانجام به بخش آيسييو در بيمارستان ديگري منتقل شد و سه روز بعد هم در كمال ناباوري جان سپرد.پس از شكايت خانواده پسر فوت شده كارشناسان پس از بررسيهاي لازم، علت مرگ را وقفه حاد تنفسي پس از تزريق داروي «ترامادول» بعد از عمل جراحي اعلام كردند. بدين ترتيب با اعلام اين نظريه كارشناسي پرونده به دليل عدم صلاحيت رسيدگي به دادسراي ناحيه 19 ويژه جرائم پزشكي و دارويي تهران ارسال شد. داديار شعبه اول نيز پس از تحقيقات به عمل آمده از كارشناسان كميسيون پزشكي قانوني خواست مقصران اصلي اين حادثه را مشخص و معرفي كنند.بدين ترتيب چهار گروه كارشناسي پس از بررسيهاي تخصصي، پزشك جراح ارتوپد را به دليل سهلانگاري و كم توجهي در رسيدگي به وظايف تخصصي و صدور دستورات لازم، به ميزان 50 درصد، گروه پرستاري را به دليل عدم مراقبت كافي از بيمار به ميزان 5 درصد و مسئول فني وقت بيمارستان را به دليل كمبود امكانات لازم براي احياي قلبي، و ريوي بيمار به ميزان 45 درصد مقصر شناختند. بدين ترتيب با اعلام اين نظريه كارشناسي پرونده با صدور كيفرخواست در شعبه 1043 دادگاه شهيد قدوسي تهران رسيدگي شد. قاضي «افراسياب» نيز پس از بررسي اوراق تحقيق متهمان پرونده را با توجه به وقوع حادثه در ماه حرام به ميزان قصور تعيين شده به ديه و هر يك را به خاطر عمومي بودن جرمشان به پرداخت يك ميليون تومان جريمه نقدي بدل از حبس محكوم كرد.
----------------------------
سرقتهاي ميليوني مقابل چشم مردم
سارق شيكپوش كه براي سرقت از مشتريان دستگاههاي خودپرداز، سوار بر خودروهاي گرانقيمت، طعمههايش را نقرهداغ ميكرد، با پولهاي مسروقه براي دختر مورد علاقهاش هديههاي گرانقيمت ميخريد.
به گزارش ايران، از اواخر اسفند گذشته و به دنبال اعلام چند شكايت مشابه به شعبه دوم دادياري دادسراي جنايي تهران بازپرس و كارآگاهان از سرقتهاي ميليوني حسابهاي مالباختگان مطلع شدند. در تحقيق از مالباختهها نيز مشخص شد يك مرد جوان شيكپوش با خودروهاي گرانقيمت، سارق پولها بوده است. يكي از شاكيها گفت: هنگام دريافت پول از يك دستگاه خودپرداز مرد جوان شيكپوشی را ديدم كه از يك دستگاه خودروي ماكسيما پياده شد و به طرفم آمد. او در حالي كه يك بسته اسكناس دو هزار توماني در دست داشت و مدعي بود كارت عابربانكش را در خانه جا گذاشته با چربزباني گفت: «بايد همين الان 200 هزار تومان به حساب يكي از دوستانم منتقل كنم. » بنابراين پول را به من داد و كارتم را گرفت تا مبلغ مورد نظر را به حساب ديگري واريز كند. او پس از عمليات بانكي كارتم را برگرداند و با عجله سوار خودرو شد و رفت. اما چند لحظه بعد دريافتم دو ميليون تومان از حسابم برداشت و به حساب ديگري واريز كرده است. قاضي «سليماني» پس از بررسي شكايت مالباختهها، بلافاصله دستور چهرهنگاري و شناسايي سارق را صادر كرد و پرونده براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان پايگاه هفتم پليس آگاهي قرار گرفت.
تحقيقات در اينباره ادامه داشت كه اواخر فروردين مأموران كلانتري 109 بهارستان هنگام گشت به مرد جوانی مشكوك شدند كه اطراف دستگاههاي خودپرداز پرسه ميزد. وقتي در بازرسي بدني او 6 عدد كارت بانكي و دو دستگاه تلفن همراه كشف شد، متهم را به كلانتري منتقل کردند، سرانجام نيز در بازجوييها ضمن اعتراف به سرقتها گفت: به دليل اعتياد شديد به ماده مخدر كراك مجبور به تهيه پول هنگفت مواد هستم. به همين خاطر چارهاي جز سرقت نديدم. از آنجا كه ميدانستم مردم به افراد شيكپوش و ثروتمند اعتماد بيشتري دارند براي اجراي نقشه سرقتها هر روز يك خودروي مدل بالا از نمايشگاه دوستم به مبلغ 50 هزار تومان كرايه ميكردم و به شكار طعمهها ميرفتم. با پولهاي مسروقه خرج اعتيادم را فراهم كرده و براي دختر مورد علاقهام نيز هداياي گران قيمت ميخريدم. سرهنگ كارآگاه علي غياثوند – رئيس پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران – با اعلام اين خبر گفت: متهم تاكنون به 30 فقره سرقت با همين شيوه اعتراف كرده و در بررسي سوابقش نيز مشخص شد او سال 87 هم به همين جرم دستگير و به زندان محكوم شده بود. وي از افرادي كه به اين شيوه هدف سرقت قرار گرفتهاند خواست براي پيگيري شكايت و شناسايي متهم به پايگاه هفتم پليس آگاهي تهران واقع در ميدان 15 خرداد مراجعه يا با شماره تلفن 21864806 و 21864802 تماس بگيرند.
-------------------------------
دندانپزشك قلابي و 30 سال جيب بري
دندانپزشك قلابي كه از 30 سال قبل سرقت و جيببري ميكند براي يازدهمين بار از سوي پليس دستگير شد.
رديابي تبهكار تحت تعقيب از اوايل آبان 88 و زماني آغاز شد كه مرد ميانسالي به كلانتري 148 انقلاب رفت و از سرقت پول و مدارك شناسايياش خبر داد. «در خيابان آزادي سوار اتوبوس شدم اما وقتي به مقصد رسيدم متوجه شدم در كيفم باز است و پول و مداركم به سرقت رفته است. البته در تمام مدتي كه داخل اتوبوس بودم يك مرد ميانسال كنارم ايستاده بود كه تصور نميكنم سرقت كار او بوده باشد!»با اين وجود پس از بررسي پرونده و چهرهنگاري مظنون، مأموران بلافاصله متهم را شناسايي كرده و دريافتند دزد سابقهدار ذبيح – 57 ساله – نام دارد كه از قديميترين جيببرهاست.
سوابق او نيز نشان ميداد، وي از سال 58 تا 87 دست كم 10 بار به اتهام سرقت و جيببري دستگير و زنداني شده است.متهم سال 70 نيز با راهاندازي يك مطب دندانپزشكي غيرمجاز به طبابت پرداخته بود كه به دنبال شكايت بيماران دستگير و زنداني شده بود. كارآگاهان پايگاه سوم پليس آگاهي كه با دستور بازپرس شعبه نهم دادسراي خارك رديابي براي شناسايي متهم را در دستور كار داشتند سرانجام هفته گذشته با رديابيهاي تخصصي مخفيگاه متهم را شناسايي و او را دستگير كردند. در بازرسي خانه مرد تبهكار نيز يك كلت، يك دستگاه شوكر، 30 دستگاه تلفن همراه، صدها كارت سوخت، كارت ملي و بيمهنامههاي مختلف كشف شد. سرهنگ كارآگاه محمدرضا ذاكر استقامتي – رئيس پايگاه سوم پليس آگاهي تهران – با اعلام اين خبر گفت: بازپرس مهرآرا با درخواست چاپ عكس بدون پوشش متهم از مردم خواست در صورت شناسايي دزد سابقهدار، براي شكايت به پايگاه سوم پليس آگاهي واقع در خيابان خرمشهر، - ميدان نيلوفر – مراجعه نمايند.