از آنجا که وظيفه ما زدودن ابهام از خوانندگان اخبار مي باشد، در اين خصوص نيز دليل بدتر بودن سلامت رواني متأهلان نسبت به مجردها را ...

بدون شک افرادي که اين خبر را مي خوانند، از دو حال خارج نيستند؛ يا متأهل مي باشند و يا مجرد. متأهلان که قطعا سر خود را به نشانه تأييد اين خبر تکان مي دهند، ولي مجردها با اين پرسش مهم در ذهن خود مواجه مي شوند که «آخه چرا؟!».
از آنجا که وظيفه ما زدودن ابهام از خوانندگان اخبار مي باشد، در اين خصوص نيز دليل بدتر بودن سلامت رواني متأهلان نسبت به مجردها را در 5 مورد به شرح ذيل بيان مي کنيم:
1 - مجردها در طول زندگي خود فقط به نداشتن يک چيز فکر مي کنند و تنها استرس و مشغله فکري و رواني هم که دارند مربوط به همان يک چيز؛ يعني همسر و شريک زندگي مي باشد، ولي متأهلان مجبورند به نداشتن خيلي چيزها فکر کنند؛ چيزهايي مثل خانه، ماشين، پول و ... و همين فکر و خيالات مداوم که در بيشتر موارد چندين و چند سال آنها را آزار خواهد داد، به مرور زمان سلامت رواني شان را مختل کرده و بيماري رواني را براي آنان به ارمغان خواهد آورد!
2 - حوادث و وقايع و تغييرات روزمره تأثير چنداني بر مجردها ندارد؛ زيرا افزايش نرخ کالاهاي اساسي، افزايش تورم، حذف يارانه ها، سهميه بندي بنزين و ... تأثير مستقيمش را بر والدين شخص مجرد مي گذارد و خود مجرد گزندي نمي بيند، ولي شخص متأهل مستقيماً در جريان اين تغييرات قرار مي گيرد و مسلم است که وقتي هر کدام از اين امور به تنهايي مي تواند کمر يک فيل را بشکند، چه بلايي بر سر روان يک انسان ضعيف البنيه خواهد آورد!
3 - شخص مجرد فقط مجبور است، با مشکلات و بدبختي هاي زندگي خودش کنار بيايد، ولي يک فرد متأهل علاوه بر مشکلات خودش در مشکلات همسرش نيز شريک است و بايد آنها را نيز به دوش بکشد و همين امر سبب مي شود که نه تنها سلامت جسمي، بلکه سلامت رواني اش نيز به شدت به مخاطره بيفتد و گاهي به کلي از بين برود!
4 - فرد مجرد در صورت ارتکاب يک خطا و اشتباه يا نداشتن استعداد و توانايي در انجام برخي کارها فقط از ناحيه پدر و مادرش مواخذه و سرزنش مي شود، ولي يک فرد متأهل علاوه بر سر کوفت پدر و مادرش بايد غرغرهاي همسر، فرزندان و پدر و مادر همسرش را نيز تحمل کند که اين مورد هم بشدت بر روح و روان فرد متأهل تأثير مي گذارد و در اغلب موارد وي را رواني کرده و براي هميشه راهي تيمارستان خواهد کرد!
5 - يک فرد مجرد پس از مواجه شدن با مسائلي که به روان او خدشه وارد مي کنند، با يک مسافرت رفتن و آب به آب شدن روحيه اش عوض مي شود و از همين طريق سلامت رواني اش را دوباره به دست مي آورد، ولي متأهلان چنانچه بخواهند براي تلطيف روحيه به سفر بروند، خود همين مسافرت رفتن و جور کردن هزينه هاي سنگين مربوط به مسافرت متأهلي يک معضلي خواهد شد و سلامت رواني آنها را بدتر از گذشته خواهد کرد! نويسنده:سعيد ترشيزي