انتقال فرهنگ و مد، ارتباطی به مانکنها ندارد و مربوط به آن لباسهایی است که بر تن مجسمههای داخل ویترین ارائه میشود. به نظر میرسد اگر آنقدر که تلاشها برای حذف برجستگی مانکنها و سربریدن آنها به کار میرود...

درست زمانی که فعالیت گشت ارشاد که به نوعی پرچالشترین عملکرد پلیس پایتخت در کارنامه نیروی انتظامی ارزیابی میشود، فروکش کرد، پلیس امنیت دستورالعملی به صنف پوشاک فرستاد که در آن به نمایش گذاشتن پاپیون و کراوات ممنوع اعلام شده و برای مانکنهای مجسمهای هم محدودیتهای زیادی وضع شد. این رفتار واکنش زیادی در میان شهروندان، رسانهها و کارشناسان داشت و در همین راستا «وطن امروز» در گزارشی به وضع مقررات توسط پلیس انتقاد کرد و به این بهانه بر رویه پلیس در چند سال گذشته نیمنگاهی انداخت. پس از انعکاس این مطلب، برخی مخالفان با حمله به گزارش «وطنامروز»، موارد جالبی را در پاسخ مطرح کردند که نشان داد پلیس در این رویکرد جدید تنها نیست!
این رفتارهای پلیس که خود را در جایگاه قانونگذار قرار میدهد باعث ریشخند دشمنان و سرافکندگی دوستان در سالهای اخیر شده است طوری که تصاویر مانکنهایی که برجستگی و سر آنها توسط پلیس بریده شده است به رسانههای غربی راه یافت. در این بین اين روزنامهحسب رسالت خود این رویه پلیس را به نقد کشید. به نظر میرسد پلیس این موارد را به استناد مواد 17، 27 و 28 قانون صنفی اعلام کرده است ولی گویا از این مواد قانونی اطلاع چندانی ندارد چون ماده 17 میگوید: افراد صنفی مکلفند قوانین و مقررات جاری کشور از جمله قوانین و مقررات صنفی، انتظامی، بهداشتی، ایمنی، حفاظت فنی و زیباسازی محیطی و دستورالعملهای مربوط به نرخگذاری کالا و خدمات را که از سوی مراجع قانونی ذیربط ابلاغ میشود، رعایت کنند.
همچنین ماده 27 تصریح دارد: محل دایر شده به وسیله هر شخص حقیقی یا حقوقی که پروانه کسب دائم یا موقت برای آن صادر نشده، با اعلام اتحادیه رأسا از طریق نیروی انتظامی پلمب میشود. وقتی ماده 28 قانون نظام صنفی را هم مرور میکنیم استدلال پلیس بیشتر تعجببرانگیز میشود: واحد صنفی تنها در صورت تخلف از موارد قانوني،پس از گذراندن مراحل مندرج در آییننامهای که به تصویب وزیر بازرگانی خواهد رسید بهطور موقت از یک هفته تا 6 ماه تعطیل میشود.
این گزارش واکنشهای زیادی به دنبال داشت و در حالی که پلیس تلاشی برای تکذیب، تکمیل یا ارائه توضیحی درباره این گزارش نکرد، کارگروه ساماندهی مد و لباس که زیر نظر وزارت ارشاد فعالیت میکند با ارسال یادداشتگونهای نقش جدیترین مخالف را به خود گرفت. مسؤولان این کارگروه با توصیف مواردی درباره لزوم توسعه فرهنگی و خطرات تهاجم فرهنگی به بحث مفصلی پرداختند. با مطالعه اظهار نظر دوستان ارشاد تاکید دوباره این موضوع ضروری است که نظر ما به عنوان یک رسانه این است که انتقال فرهنگ و مد، ارتباطی به مانکنها ندارد و مربوط به آن لباسهایی است که بر تن مجسمههای داخل ویترین ارائه میشود. به نظر میرسد اگر آنقدر که تلاشها برای حذف برجستگی مانکنها و سربریدن آنها به کار میرود در زمینه فرهنگسازی مد و لباس صرف میشد، امروز شاهد چنین وضع اسفباری از پوشش مردان و زنان در پایتخت کشور اسلامیمان نبودیم.
مدیران فرهنگی خودسر
درست 4 سال از زمانی که محمود احمدینژاد در کسوت نامزد نهمین دوره ریاستجمهوری از تریبون رسانه ملی موضع خود را نسبت به نحوه پوشش و مدل موی جوانان اعلام کرد میگذرد و با وجود انتخاب او به عنوان رئیس دولت نهم و دهم اما گویا این اعتقاد فرهنگی تنها در سطح رئیسجمهور باقی مانده و مدیران فرهنگی هرکدام سلیقه خودشان را در این حوزه دخیل کردهاند. درباره مد، لباس و نوع پوشش که در سالهای اخیر به یکی از پرچالشترین موضوعات میان دولت، مردم و پلیس تبدیل شد، هیچ مجموعهای مانند کارگروه ساماندهی مد و لباس وظیفه مشخص و معینی برعهده ندارد. شاید هدف مسؤولان عالیرتبه در چند سال گذشته از راهاندازی کارگروهی زیر نظر وزارت ارشاد با نام ساماندهی مد و لباس این بود که پس از گذشت چند سال آرامآرام بتوانند تغییرات محسوسی در نوع پوشش ارائه دهند و با طراحیهای این نهاد بتوانند از نگاه انتقادی صرف به عرصه مد و پوشش، به نگاه پیشنهادی برسند. آرزویی که پس از گذشت مدتی نهچندان کوتاه با شکلگیری تولیدات کارگروه مد و لباس به ناامیدی منتهی شد.
با نگاهی گذرا به عملکرد چند ساله این نهاد مسؤول درمییابیم که خروجی این کارگروه جز ارائه چند مصاحبه و نمایشگاههای پرحاشیه چیز دیگری نبوده است. با مطالعه نامهای که با امضای دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس به دفتر روزنامه ارسال شده است توقع هرگونه فعالیت فرهنگی از این کارگروه، توقع نابجایی مینماید. برای اثبات ابهام در این نامه و رد این موضع که روزنامه «وطنامروز» به علت مخالفت کارگروه ساماندهی مد و لباس با گزارش منتشر شده به انتقاد از این کارگروه پرداخته، بخشی از نامه ارسال شده به دفتر روزنامه عینا میآید و قضاوت به خوانندگان واگذار میشود:
«اما اگر آن مجسمه مانکن و سبک پوشاندن لباس بر آن و نیز انواع مدلهای آرایش مو که به وسیله آن تبلیغ میشود در واقع به مثابه رسانهای دیده شود که در سرتاسر شهر گسترده شده و از پشت شیشههای مراکز فروش، الگوهای رفتاری غیربومی را در مواجهه مستمر دیدههای بیدفاع، درونی میکند، آنگاه سامان دادن به این حرکت نرم [البته به شیوه صحیح]، نه پاسخ گزاف به نیاز قابل اغماض «اقلیت مبتلا به بیماری جنسی!» که اقدام برای حراست از حریم هویت ملی است. همچنین دوستی که اینگونه حکم میکند طبعا رقصیدن یک عروسک کارتونی مثلا «گربه» یا «الاغ» را که در قالب فیلم در برخی مراکز فروش اکران عمومی میشود، فاقد حرمت میداند اما اگر بیندیشد که طراح جنگ نرم با این سبک میکوشد الگوهای رفتاری غربی را با زبان آشنای مخاطب کودک و نوجوان و در ظاهری دوستداشتنی عرضه و دورنی کند چطور قضاوت خواهد کرد؟!» در ادامه این نامه آمده است: «نویسنده محترم یادداشت مزبور حرمت استفاده از کراوات را هم که مورد اتفاق اکثریت مراجع محترم است فاقد وجاهت برشمردهاند».
ما چه میگوییم، آنها چه...
اين روزنامه هرگز خود و رسانهها را در جایگاهی نمیبیند که درباره موضوعی حکم شرعی دهد اما موضعی که درباره کراوات بیان شد کاملا مشخص است. استفاده از کراوات یا اشکال دارد یا فاقد اشکال است. اگر حالت اول در نظر گرفته شود باید ممنوعیت فروش آن در دستور کار قرار گیرد اما اگر معتقد به فاقد اشکال بودن آن هستیم چرا از نمایش دادن کراوات و پاپیون باید جلوگیری کرد؟
به نظر میرسد این روزها مشکل جوانان در تهیه لباس نبود الگو و برنامه مشخصی در زمینه طراحی لباس است. بسیاری از جوانان که چندان علاقهای به پوشیدن لباسهایی با مد غربی ندارند به پوشیدن آنها روی میآورند چون یافتن لباسهای ساده هر روز دشوارتر میشود. در این شرایط عجیب است وقتی یادآوری میشود کارگروهی به نام ساماندهی مد و لباس در کشورمان فعالیت میکند. ای کاش این انتقادها باعث شود مسؤولان این کارگروه به انعکاس عملکردشان تشویق شوند تا قضاوت درباره کار آنها آسانتر صورت گیرد. ای کاش این کارگروه به جای دفاع شتابزده از پلیس، طبق وظیفه ذاتی خود از فرهنگ کشورمان دفاع میکرد تا دستکم برای یافتن یک مانتو با ظاهری مناسب که اصل حجاب در آن رعایت شده باشد زیر و رو کردن شهر لازم نباشد.
انتقاداتی مانند انتقاد کارگروه ساماندهی مد و لباس به گزارش ما موجب شد مطالبی فراهم شود تا مواضع روزنامه شفافتر منعکس شود. اگر پلیس تاکید دارد ورود آقایان به فروشگاههای لباس زیر زنانه ممنوع است و فروشندگان این مغازهها باید زن باشند، این موضوع همیشه رعایت میشده است و هرگز به شکل مشکلی جدی درنیامده، طوری که پلیس بخواهد در نامهای به صنف پوشاک بر آن تاکید کند.
به نظر میرسد هدف پلیس امن کردن اماکن عمومی و فروشگاهها برای شهروندان است که رسیدن به این هدف دستاورد کمی نیست اما ممنوعیت نمایش دادن کراوات و حذف مجسمهها راهی نیست که به این هدف منتهی شود. تاکید بر این موضوع که همچنان دوربینهای اتاقهای پرو بهعنوان مشکلی جدی پیش روی شهروندان است، ضرورتی ندارد چون تصاویر منتشر شده آن را نمایان میکند و بدون تردید این معضل با یک طرح ضربتی و انتشار چند مصاحبه برطرف نشده است.
آیا پلیس در شرایطی که برای حذف کراوات از داخل ویترینها و ممنوع کردن فروش لباسهای مارکدار غربی دورخیز کرده است، نمیداند در پستوها و اتاق پرو بسیاری از فروشگاهها چه میگذرد؟ چرا پلیس از برخورد با آنچه برایش آشکار و جزو وظایفش است دست کشیده و به برخورد با مواردی میپردازد که نه تنها مشکل جامعه تلقی نمیشوند بلکه وظیفه نیروی انتظامی نیست! هنگامی که گشت ارشاد با وجود مخالفت بسیاری از کارشناسان، رسانهها، شهروندان و حتی برخی مسؤولان با اصرار پلیس فعالیت خود را آغاز کرد و ماموران نیروی انتظامی بارها تاکید کردند این فعالیت تعطیل شدنی نیست اما با گذشت مدتی نهچندان طولانی دیگر کسی ونهای پلیس امنیت اخلاقی را که یک الگانس آنها را بدرقه میکند در شهر نمیبیند، چرا چنین طرحهای شکست خوردهای باید بار دیگر در مرحله آزمون قرار گیرد.
بدون تردید فعالیت گشتهای ارشاد هزینههای زیادی را به شهروندان، پلیس و حتی نظام تحمیل و عکسهای درگیری پلیس با زنان، خوراک خوبی را برای رسانههای ضدانقلاب فراهم کرد. در کنار تمام این انتقادها به پلیس باید گفت بدون هیچ شک و شبههای پلیس تمام این تلاشها را (هرچند بخش عمدهای از آن هدر میرود) برای ایجاد احساس امنیت و برقراری فضایی امنتر به کار میگیرد.
وظیفه پلیس فرهنگسازی در زمینه حجاب و پوشش نیست چون این موضوع متولی خاص خود را دارد. اما زمانی که متولیان فرهنگ عمومی وظیفه خود را فراموش میکنند، پلیس نمیتواند نسبت به گسترش فرهنگ غرب، بیبند و باری و مسائل غیراخلاقی بیتفاوت باشد و از این رو دست به اقداماتی میزند که طبیعتا پلیسی است. تردیدی نیست که اگر مسؤولانی که برای ساماندهی اوضاع فرهنگی انتخاب شدهاند به وظایف خود عمل کنند، هرگز نیازی به چنین رفتارهایی از سوی نیروی انتظامی نخواهد بود و این ماموران زحمتکش، دلسوز و شجاع به برخورد با مسائلی خواهند پرداخت که به برقراری امنیت برای مردم گره بخورد. ای کاش هنگام توجه به موضوعات فرهنگی و اظهار دغدغه درباره حفظ شعائر و... نخست از خواب برمیخاستیم و نگاهی میکردیم بر آنچه خودمان انجام دادهایم شاید... نويسنده:امیرگودرزی-وطن امروز