يكي از مصاديق اختلاف طبقاتي در شهرمان را ميتوان در تفاوت كيفيت و نحوه خدماترساني اتوبوسهاي بليتي و ريالي ناوگان اتوبوسراني شهرمان مشاهده كرد.

از تابلوي ايستگاه اتوبوس تا جايي كه تو ايستادهاي چند متري فاصله است و جلوي تو صف طويلي از مسافراني است كه با هر بار نگاه كردن به ساعت با حالتي كلافه و عصبي از يك انتظار طولاني اين پا و آن پا شده و به مسير اتوبوس نگاه ميكنند، از 10 دقيقه انتظاري كه روي تابلوي ايستگاه اتوبوس نوشته شده 15 دقيقه هم گذشته است؛ اما هنوز خبري از اتوبوس نيست.
سرانجام پس از يك انتظار طولاني يك اتوبوس ريالي از دور نمايان ميشود. انبوه جمعيت به جلوي در ورودي اتوبوس هجوم ميآورند و اينجاست كه رد و نشاني از صف باقي نميماند. قويترها سريعتر سوار ميشوند و هر طور شده خود را در اتوبوس جا ميدهند.
كمتر از چند ثانيه حتي براي آويزان شدن از ميلههاي اتوبوس هم جايي نميماند. مسافراني كه سوار نشدهاند با داد و فرياد از بقيه ميخواهند فشردهتر بايستند، بلكه آنها نيز بتوانند خود را به نحوي در اتوبوس جا دهند.
راننده فرياد ميزند: هل ندهيد تا چند دقيقه ديگر اتوبوس ميآيد، اما مسافران كه به اين وعدهها آشنايند، بياعتنا به گفته راننده همچنان در تلاشند حتي به قيمت ماندن بين در و به جان خريدن خطر سقوط از اتوبوس در حال حركت خود را با وسيله نقليه عمومي به مقصد برسانند.
ديگر مدتهاست براي حرص خوردن و حسرتكشيدن شهرنشينان دلايل و سوژههاي زيادي وجود دارد. از افزايش كرايه تاكسيها، نابساماني حمل و نقل عمومي، ترافيك و آلودگي هوا گرفته تا مشكلات و معضلات مبتلابه ناوگان حمل و نقل عمومي شامل اتوبوس، تاكسي و مترو كه درباره هر كدامشان به اندازه يك كتاب ميتوان نوشت و در اين ميان مشكلات موجود در خدماترساني ناوگان اتوبوسراني به عنوان نخستين و پرمسافرترين ناوگان حمل و نقل عمومي شهرها حكايت ديگري است كه قطعا بسياري از مسافران دائمي اين وسيله نقليه عمومي تاكنون بارها آنها را تجربه كردهاند.
با آن كه هميشه شهروندان به علت ارزان بودن هزينه سفر با اتوبوس نسبت به ديگر وسايل نقليه تمايل به استفاده از آن را دارند؛ اما مشكلات و معضلاتي همچون كمبود اتوبوسها، ازدحام بيش از حد جمعيت در آنها، فرسودگي، فقدان سيستم برنامهريزي براي ساعات رسيدن به ايستگاه، سيستم سنتي جمعآوري بليت به صورت دستي از سوي راننده، تامين نشدن حقوق رانندگان موجب شده است كه اين سيستم حمل و نقلي از كارآمدي لازم برخوردار نباشد.
هماكنون ناوگان اتوبوسراني تهران با حدود6500 دستگاه اتوبوس و 300 خط بيش از 3 ميليون و 500 هزار مسافر را در روز جابهجا ميكند، اما اين تعداد به هيچ وجه پاسخگوي حجم انبوه مسافراني نيست كه نااميد از سوار شدن به اتوبوسهايي كه از شدت شلوغي در حال منفجر شدن است، در صفهاي طويل روي زمين ميمانند يا مسافراني كه فشرده شدن در ميان دربهاي اتوبوس همراه خطر بيرون افتادن از آن را به جان ميخرند تا به جاي پياده رفتن از ارزانترين سيستم حمل و نقل عمومي استفاده كنند.
به گفته مسوولان، ناوگان اتوبوسي پايتخت 2 برابر بيش از ظرفيت مسافر جابهجا ميكند، در حالي كه براي خدماترساني مطلوب و درخور شهروندان حداقل نيازمند 5 هزار دستگاه اتوبوس ديگر است.
اتوبوسسواري با اعمال شاقه!در حالي كه مشكلات مبتلابه حمل و نقل اتوبوسي صرفا مختص تهران نيست و بيشتر كلانشهرهاي كشور با كمبودها و مشكلات در سيستم حمل و نقل عمومي مواجهاند، مسوولان و متوليان امور ترافيك همچنان شهروندان را به استفاده از وسايل حمل و نقل عمومي به جاي خودروي شخصي دعوت ميكنند و اين در حالي است كه كارشناسان حمل و نقل و ترافيك معتقدند تا زمان تحقق نيافتن بسترهاي لازم ازجمله توسعه و افزايش ناوگان حمل و نقل عمومي نميتوان از شهروندان انتظار استفاده نكردن از خودروي شخصي را داشت.
اما آيا استفاده از سيستمهاي حمل و نقل عمومي و بخصوص اتوبوس در ديگر كشورهاي دنيا نيز چنين است؟ آيا در اين كشورها نيز اتوبوسها از شدت جمعيت در حال انفجار و مسافران مانند قطعات گوشت از ميلهها آويزان هستند؟ آيا در آن كشورها نيز از زمان ورود اتوبوس به ناوگان حمل و نقل عمومي تاكنون همچنان از همان سيستم سنتي و دستي براي كنترل بليت استفاده ميشود؟ آيا در آن كشورها نيز وقت مسافران به حدي بيارزش است كه دقايق طولاني در صف بايستند و بعد از آن هم همچنان به شيوه روستاهاي دورافتاده سر خود را تا جايي كه ميتوانند بالا بگيرند، شايد از دور متوجه نزديك شدن اتوبوس به ايستگاه شوند!
روزهاي تعطيل و قحطي اتوبوس بليتي سياست مديريت شهري مبني بر تقويت ناوگان اتوبوسراني پايتخت با ورود اتوبوسهاي بخش خصوصي اگرچه موجب شد شهروندان براي يك بار هم كه شده سفر با اتوبوسهاي باكيفيت را تجربه كنند، اما آنچه مشهود است تفاوت معنيدار بين وضعيت ظاهري و نحوه خدماترساني ناوگان اتوبوسهاي ريالي با اتوبوسهاي بليتي است.
اتوبوسهاي بخش خصوصي كه هماكنون بيش از 1500 دستگاه از مجموع ناوگان اتوبوسراني تهران را شامل ميشوند، علاوه بر اين كه مجهز به صندليهايي شيك و سالم و حتي در بسياري موارد مبله (مانند اتوبوسهاي برونشهري) هستند، داراي سيستم گرمايشي و سرمايشي، پرده و راديو و حتي سيستم پخش موسيقي براي مسافران است. در حالي كه مسافران اتوبوسهاي بليتي كه بخش قابل توجهي از ناوگان اتوبوسراني شهرمان را تشكيل ميدهند، هر روز علاوه بر تحمل فشار جمعيت و آويزان شدن از ميلههاي اتوبوس بايد عذاب نشستن روي صندليهاي فرسوده، شكسته و پاره، تحمل دود و گرد و غبار ناشي از روشن بودن موتور فرسوده، آويزان شدن از ميلههاي شكسته و بعضا متوقف شدن در طول مسير به دليل نقص فني را به جان بخرند.
اتوبوسهاي فرسوده سهم مسافران جنوبشهر يكي از مصاديق اختلاف طبقاتي در شهرمان را ميتوان در تفاوت كيفيت و نحوه خدماترساني اتوبوسهاي بليتي و ريالي ناوگان اتوبوسراني شهرمان مشاهده كرد. البته اگرچه نميتوان تلاش مديريت شهري را در ماههاي اخير براي تزريق اتوبوسهاي جديد به ناوگان حمل و نقل عمومي ناديده گرفت، اما در مقابل ورود اين تعداد اتوبوس جديد كه عمدتا در مناطق شمالي در مناطق پرتردد و خاصي از شهر توزيع شدهاند، سهم شهروندان مناطق جنوبي شهر از سيستم حمل و نقل عمومي تنها اتوبوسهاي فرسوده، قديمي و دودزايي است كه مسافران خود را به همين كه وسيله ارزاني هست تا با آن به مقصد برسند، دلخوش كردهاند. شهروندان مناطق جنوبي كمتر شانس سوار شدن به اتوبوسهاي مبله و شيك ريالي و حتي بليتيهاي جديد را پيدا كردهاند.
ورود اتوبوسهاي جديد به سيستم حمل و نقل عمومي در شرايطي انجام ميشود كه هيچ فكري براي خروج حدود يكهزار دستگاه اتوبوس فرسوده بالاي 10 سال عمر كه بايد دوران بازنشستگي خود را بگذرانند، نشده است.
سياست توسعه ناوگان اتوبوسراني به صورت افزايش اتوبوسهاي ريالي بخش خصوصي در حالي مطرح ميشود كه حاشيههاي نحوه خدماترساني اين اتوبوسها نيز جالب توجه است، به طوري كه برخي شهروندان در گفتگو با جامجم نارضايتي خود را از اين وضعيت بيان كردند.
خطوط تندرو ويترين اتوبوسراني اگرچه راهاندازي خطوط اتوبوسهاي تندرو (بي آر تي) با همان اتوبوسهاي آلبالويي رنگ معروف كه به گفته مسوولان معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران ظرفيتي 2 برابر ظرفيت اتوبوسهاي عادي كه پيش از اين در مسير تردد ميكردند به دليل قرار گرفتن در يكي از مسيرهاي پر مسافر با استقبال چشمگيري از سوي مسافران اين مسير همراه شده است اما اگر يك روز مسافر اين اتوبوسها باشيد، بوضوح ميبينيد كه افزايش 2 برابري ظرفيت اتوبوسها هم دردي از مشكل كمبود اتوبوس و تقاضاي بالاي مسافران كم نكرده است. به طوري كه اين اتوبوسها همچنان از شدت جمعيت در حال انفجارند.
اين در حالي است كه طي ماههاي اخير همزمان با راهاندازي خطوط اتوبوسهاي تندرو بخش قابل توجهي از اتوبوسهاي جديد خريداري شده فقط به اين خطوط تزريق شده است، گويا مسوولان ترافيكي شهر ديگر خطوط اتوبوسراني در نقاط مختلف را فراموش كردهاند. به نظر ميرسد مدتهاست حمل و نقل اتوبوسي از ديد متوليان آن تنها مختص خطوط تندرو شده است.
مصداق اين ادعا گفته يكي از مسافران دائمي مسير خيابان شريعتي به متروي حقاني است كه ميگويد: تقريبا روزي نيست كه 40 دقيقه در ايستگاه اتوبوس خيابان شريعتي براي سوار شدن به اتوبوسهاي متروي حقاني معطل نشويم. اتوبوسهاي اين مسير بسيار كم و در فاصله زماني طولاني به ايستگاه ميرسند. اي كاش مسوولان شهرداري و اتوبوسراني همانقدر كه به خطوط اتوبوسهاي بيآرتي اهميت ميدادند، به ديگر خطوط اتوبوس در سطح شهر هم توجه ميكردند. آخر همه مسافران كه مسيرشان به خطوط تندرو نميخورد.
ناوگان اتوبوسراني با سهم 18 درصدي مجموع سفرهاي درون شهري روزانه 4/4 ميليون مسافر جابهجا ميكند، اين در حالي است كه در وضعيت موجود سالانه حداقل يكهزار دستگاه اتوبوس به دليل فرسودگي و استهلاك بايد از رده خارج شود به عبارت ديگر، اگر هرسال يكهزار دستگاه اتوبوس جديد هم به تهران داده شود تنها ميتوان وضع موجود را حفظ كرد در حالي كه تقاضاي سفر روز به روز افزايش مييابد.
جدالي كه تمامي ندارد
نياز ناوگان حمل و نقل عمومي شهر تهران به حداقل 5 هزار دستگاه اتوبوس جديد در حالي از سوي مديريت شهري مطرح ميشود كه دبير شوراي عالي ترافيك وزارت كشور بارها در سخنان خود عنوان كرده كه ناوگان حمل و نقل اتوبوسي تهران نيازي به تزريق اتوبوسهاي بيشتر ندارد و 5 هزار دستگاه اتوبوسي كه مديريت شهري تهران روي آن تاكيد دارد، نياز 5 سال آينده است و در حال حاضر همين تعداد اتوبوس كافي است.
كشمكش و اختلاف نظر ميان شهرداري و وزارت كشور بر سر تبصره 13 و اتوبوسهاي شهر تهران در حالي ادامه دارد كه مديريت شهر تهران معتقد است بر اساس طرح جامع حمل و نقل و ترافيك تهران به 11 هزار دستگاه اتوبوس نياز دارد؛ اما هم اكنون 7 هزار دستگاه اتوبوس در تهران موجود است كه از اين تعداد نيز فقط 6500 دستگاه فعال است و مابقي به دليل فرسودگي و يا مشكلات فني و گارانتي از رده خارج هستند. آنها معتقدند بدون ترديد اگر هر دستگاه اتوبوس قادر بود 2 هزار مسافر را در روز جا بهجا كند آن موقع احتمالا آمار اتوبوسهاي موجود براي جابهجايي مسافران كفايت ميكرد، در حالي كه در شرايط فعلي چنين نيست.
معاون حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران در گفتگو با جامجم در پاسخ به اين پرسش كه چرا با وجود تزريق اتوبوس به خطوط همچنان اتوبوسها از شدت جمعيت در <حال انفجار> است، ميگويد: پيش از مهرماه،
70 دستگاه اتوبوس 2 كابينه تندرو كه با پول مردم تهران خريداري شده بود، وارد نخستين خط تندروي اتوبوسراني شد و همزمان با بازگشايي مدارس 200 دستگاه اتوبوس ديگر به تهران تحويل داده شد كه به اين ترتيب ظرفيت ناوگان اتوبوسراني حداكثر 300 هزار نفر افزايش يافت. در حالي كه با توجه به افزايش 25 درصدي سفرهاي درون شهري همزمان با بازگشايي مدارس و دانشگاهها و افزايش ساعات اوج ترافيك استقبال بيشتر شهروندان از وسايل نقليه عمومي از جمله اتوبوس و مترو دور از انتظار نيست.
تشكري هاشمي با تاكيد بر اينكه تجربه خطوط تندرو ثابت كرده هرچه كيفيت و كميت اتوبوسها افزايش مييابد حمل و نقل عمومي نيز با استقبال مواجه ميشود، معتقد است: هرچند در حال حاضر نيز اتوبوسها با حداكثر ظرفيت خود به جابهجايي مسافران مشغولند و تا جاي ممكن سعي ميشود همه مسافران در ايستگاهها هر چند با تاخير و تراكم جا به جا شوند، اما اين حق مردم نيست كه يك اتوبوس معمولي روزانه 800 مسافر و يك اتوبوس تندرو روزانه 1200 مسافر را جا بهجا كند. اتوبوسها بايد آنقدر كافي و كيفي باشند كه همه مسافران امكان نشستن بر روي صندليها يا ايستادن با شرايط مناسب و مطمئن را داشته باشند.
دشمني زمستان با اتوبوسهاي گازسوز
اين روزها مسافران اتوبوس سوار شهرمان شايد بيش از ماههاي گذشته نگران باشند، چراكه زمستان و روزهاي سرد در پيش است و براي آنها يادآوري اين شرايط نگراني از تكرار مجدد روزهايي است كه گاه تا ساعتها انبوه مسافران در ايستگاهها نااميدانه به انتظار رسيدن اتوبوس يخ ميزدند چراكه به گفته مسوولان اتوبوسراني با رسيدن فصل سرما تعداد قابل توجهي از اتوبوسهاي گاز سوز به دليل كمبود جايگاههاي سوخترساني از چرخه خدماترساني خارج شدند و در نتيجه هر روز تعداد زيادي مسافر روي زمين ميمانند، به اين اميد كه شايد بتوانند خود را با وسايل نقليه ديگري به مقصد برسانند.
تشكري با يادآوري روزهاي سخت زمستان و متوقف ماندن اتوبوسهاي گازسوز به دليل مشكلات سوخت رساني، از تلاش براي ورود اتوبوسهاي دو كابين تندرو ديزلي سازگار با شرايط آب و هوايي زمستان خبر ميدهد و ميگويد: نخستين سري اين اتوبوسها هم اكنون وارد نخستين خط تندروي اتوبوسراني شدهاند.
واقعيت اين است كه نميتوان به اجبار يا به التماس از شهروندان خواست كه سوار اتوبوس شوند، درحاليكه با هر بار استفاده از اتوبوس مشقت، سختي فراوان و ساعتها اتلاف وقت را تجربه ميكنند روشن است كه اين همه مشكل و كمبود خوشبينترين شهروندان را هم براي استفاده از حمل و نقل عمومي دچار ترديد ميكند.
به نظر ميرسد كاهش معضلات ترافيكي و ترغيب شهروندان به استفاده از حمل و نقل عمومي به جاي خودروي شخصي تنها در صورتي ميتواند از حالت شعارگونه خارج شود و جامه عمل به خود بپوشد كه توسعه و تجهيز حمل و نقل عمومي در خور شهروندان به عنوان اولويت اصلي مدنظر مسوولان قرار گيرد.تهيه كننده: پوران محمدي-جام جم